نفوذ صهیونیسم بر مطبوعات آمریکا








نفوذ صهیونیسم بر مطبوعات آمریکا


چاپخانه های آمریکا روزانه 1759 روزنامه منتشر می کنند که 61 میلیون آمریکایی آنها را روی دست می برند.بر این تعداد،668 تشریه هفتگی را نیز باید افزود.بر توزیع چنین رقم حیرت انگیزی از مطبوعات حدود 1700 شرکت توزیع،اشراف و نظارت می کنند مه صهیونیسم بر نیمی از آنها سیطره کامل و بر نصف دیگر آنها نیز تسلطی کمتر دارد.اما عدد محلات هفتگی بالغ بر 8000مجله است.روزنامه نیویورک تایمز یکی از مشهورترین روزنامه های آمریکا است که سابقه سیطره صهیونیستها بر آن به سال 1986 می رسد.در آم هنگام که "آدولف اوش" یهودی،از بحران مالی که بر این روزنامه سایه افکنده بود،بیشترین بهره را برد و به سرعت آن را از صاحبش "هانری رانموند" به ثمن بخشی خریداری نمود.لازم به ذکر است که رانموند این روزنامه را در سال 1841 تاسیس نمود بود.روزنامه "واشنگتن پست" نیز از جهت خضوع در برابر سیطره صهیونیسم،بعد از نیویورک تایمز در مرتبه دوم قرار دارد. این روزنامه به سبب انتشاراتش در درون سیستم حکومتی آمریکا که مهمترین برنامه ریزان سیاسی دولت ایالات متحده آمریکا هستند،بسیار مهم و اساسی شمرده می شود که در سال 1981 تیراژ آن به 620هزار نسخه رسیده است.صهیونیسم به صورت کامل بر روزنامه "دیلی نیوز" و "نیویورک پست" که تیراژ انها بالغ بر 740 هزار نسخه در سال 1981 رسید-و همچنین "استارلیجر"و "سان تایم"سیطره پیدا می کند."ویلیام هرست" کسی که زنی یهودی را به همسری برگزید،تعدادی از مجلات از جمله مجله مشهور خانوادگی"good house keeping " را به تملک در آورد.چنگالهای اختاپوسی صهیونیسم همچنین به سوی مطبوعات تهصصی و هنری نیز در ایالات متمحده آمریکا کشیده می شود.این سیطره به وضوح در صفحات مجله هنری-سینمایی"فاریتی" ملاحظه می شود.در یکی از شماره های این مجله طوماری در یک صفحه کامل چاپ شده بود که در آن امضای 171 نفر از دست اندرکاران سینما به چشم می هورد که اغلب آنها از یهود بوند.ایشان در آن طومار آمادگی خود را جهت بذل مبالغ هنگفتی برای حمیت از فعالیت های انتخاباتی تعدادی از نامزدهای آمریکایی دوستار کیان صهیونیسم اعلام نموده بودند.این طومار برخی از مفاد زیر را در بر داشت:"پشتیبانی از نامزدهایی که به اسرائیل ایمان دارند،خدمت به یهود نیست،خدمت به آمریکایی هاست..."."بهترین راه برای دفاع از مصالح امریکا در خاورمیانه انتخاب 50 عضو کنگره از بین افرادی است که معتقدند بقای بقای اسرائیل بهترین تضمین برای مصالح آمریکا در آنجاست...!"."ایمان به اسرائیل،ایالات متحده را تقویت می کند...!"در میان مطبوعات هفتگی مجله تایم و نیوزیک از حیث تیراژ و تاثیر جز مهم ترین مجلات،نه تنها در آمریکا،بلکه در اکثر نقاط جهان شمرده می شوند.تیراژ مجله نیوزیک که انتشار آن از سال 1933 میلادی آغاز شد،در سال 1981 به سه میلیون نسخه در هفته بالغ گردید و صهیونیستها موفق شدند که در سال 1937 بر آن سلطه کامل پیدا کنند.صخیونیسم بر مجله تایم نیز که در سال 1981 تیراژش به 5/4 میلیون نسخه در هفته می رسید،سیطره یافت.این سلطه به صورت کامل از طریق مالک آن،"ژان مایر" و دها یهودی که در تمام بخشهای آن پراکنده شده بوند اعمال گردید.یهودی اسرترالیایی الاصل رابرت مردوخ-همان کسی که روزنامه تایمز لندن را خرید-از روزنامه ها و مجلات آمریکایی را نیز به تملک خود در آورد.از جمله این مجلات نیویورک پست،مجله هفتگی "استار" و مجله نیویورک مگزین است. صهیونیسم برای مطبوعاتی که به مسائل مالی و شغلی اهتمام می ورزند،اهمیت خاصی قائل است.آنان تسلط کاملی بر مجله آمریکایی "بیزینس ویک" پیدا کرده اند که مجله تخصصی است و تاثیر بسیار شگرفی بر محافل سرمایه داری و اقتصاددانان عالم دارد.همچنین در شیکاگو صهیونیستها بر مهم ترین روزنامه این ایالت بعنی روزنامه "شیکاگو سان تایمز"که تیراژ ان 670هزار نسخه در سال 1981 میلادی است سیطره کامل دارد.در ایالت آریزونا نیز روزنامه آریزونا نیوز تحت سلطه صهیونیست ها ست.صهیونیست موفق شد تا مخفیانه در تعدادی از مجلات علمی-تخصصی نفوذ نموده و از آنها به نفع مصالح خویش بهره برداری نماید. از جمله این مجلات مجله آمریکایی "نشنال ژئوگرافیک" است که از شهرت خاصی درزمینه جغرافیا برخوردار است و تبراژ آن د رسال 1981 بالغ بر یازده میلیون نسخه بود

نفوذ صهیونیسم در مطبوعات انگلستان


 









نفوذ صهیونیسم در مطبوعات انگلستان


آنگاه که از مطبوعات انگلستان سخن به میان می آید،روزنامه تامیزبه عنوان یکی از مشهورترین روزنامه های انگلیسی جلوه گر می شود.این روزنامه نخستین بار در سال 1788 میلادی منتشر شد و صهیونیسم جهانی و در راس آن یهودی انگلسی روتشیلد سرمایه سرمایه گزافی را هزینه کردند تا این روزنامه را تحت نفوذ و تسلط خویش در آرورند تا اینکه توانستند از طریق بعضی از روسای یهودی هیئت تحریریه،بر این سیطره توفیق یابند  از این طریق اینک این روزنامه به یک روزنامه خالص صهیونیستی مبدل شده است.در حالی که سالها از زمانی که رابرت مردوخ،میلیونر یهودی استرالیایی الاصل آن را خریداری کرده است،می گذرد.جا دارد به این نکته اشاره شود که رابرت مردوخ هنگامی بر انجام معامله خرید تایمز راغب بود که این روزنامه از بحران مادی آزار دهنده ای که موجب به بار آمدن خسارات سنگینی گردیده بود،رنج می برد،به گونه ای که بودجه سرمایه گذارن روزنامه دیگر نحمل ادامه کار را میسر نمی ساخت.این زبانها در فاصله کوتاه-فقط دو ماه-به بیش از نیم میلیون لیره اسبرلینگ رسیده بود.اصرار کارگزارن و کارمندان تایمز نیز نسبت به درخواست بهبود اوضاع مادیشان بر شدت بحران افزوده بود.طبیعی بود که درچنین شرایطی صاحبان تایمز-موسسه بین المللی تامسون-درخواست های کارگرانشان را به خاطر اوضاع و احوال وخیم مالی که در آم روزکار بر روزنامه حاکم بود،نپذیرند.این بحران بدانجا رسید که آنان مجبور شدند برای مدتی کوتاه روزنامه راتعطیل کنند.همچنین طبیعی بود که قضیه تایمز به شدت افکار عمومی تحت تاثیر قرار دهد،چگونه چنین نباشد در حالی که روزنامه تایمزهمچون ساعت"بیگ بن"و قصر "باکینگهام" یکی از بارزترین نمادهای انگلستان و قطعه ای از فرهنگ آن کشور به شمار می رفت.جریان تایمز در آن روزگار بر سر زبان هر مرد و زن انگلیسی افتاده بود و همگان اصرار داشند که تایمز از خطر تعطیلی رهایی یابد.در چنین موقعیتی "رابرت موردیخ" یهودی ظاهر شد تا نقش فرستاده ای غیبی را برای نجات تایمز با اعلان آمادگی خویش برای خرید این روزنامه ایقا کند و تمانی خسارات را برعهده گیرد که از 45 میلیون دلار آمریکا-آن هم تنها در مدت یک سال از نشر مجدد روزنامه-فزونتر بود.معامله به پایان رسید و مطامع و چشمداشتهایی که صهیونیست ها از قدیم داشتند،محقق گردید.آنان بدین تریب مالک روزنامه تایمز شدند، بدون آنکه احدی یا آنان در این مالکیت سهیم باشد.آنان نیز کامیاب ومسرور،پیوسته به مدح ثنای یهویی که تایمز را نجات داده،مشغول شدند.انان فراموش کرند که خریداری روزنامه تایمز و روزنامه دیگری به نام "ساندی تایمز" توسط مردوخ،سیطه وچیرگی صهیونیست را بر شاهراه مطبوعاتی انگلستان،یعنی گفیلیت استریت" در بر خواهد داشت.رابرت مردوخ علاوه بر این دو روزنامه،سه مجله دیگر بریتانیا را تیز مالک گردید:1-مجله "سان" که مجله ای کفر آمیز و پوچ گرا و فاسد ومبتذل است و هر هفته بالغ بر سه میلیون و هفتصد و هزار نسخه تیراژ دارد.2-مجله "نیوز آو دِ ورد"-اخبار جهانی-که این مجله نیز مجله ای مبتذل و سراسر فساد و هرزگی است،ودر هر هفته حدوداً چهار میلیون نسخه چاپ و منتشر می شود.3-مجله سیتی مگزین".فعالیت تبلیغی مردوخ درانگلیس صرفاً منحصر به این کشور نمی شود،بلکه او مالک تعداد دیگری از روزنامه ها و مجلات در استرالیا،کانادا و ایالات متحده آمریکا نیز می شود.در کنار این اقدامات،صهیونیسم بر تعداد دیگری از روزنامه ها و مجلات انگلیس نیز سیطره می یابد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:"دیلی اکسپرس"،"نیوز کرونیکل"،"دیلی میل"،"دیلی هرالد"،"منچستر گاردین"،"جان بول"،"یورکاشر پوست"،"اونینگ استاندارد"،"اونینگ نیوز"،"آبزرور"،"ساندی ریوری"،ساندی اکسپرس"،"ساندی کرونیکل"،"ساندی بایبل"،"ساندی دسپاچ"،"سفیر"،"گرافیک" و سایر موارد.یه علاوه مجله هفتگی "ویک اند"که به علت سبک طنز وفکاهی خود،در تیراژ بالایی منتشر و توزیع می شود نیز در اختیار صهیونیست ها قرار گرفته.در اینجا باید به آماری اشاره کنیم که در سال 1981 منتشر شد.این آمار تیراژمجموع آنچه از پانزده مجله و روزنامه انگلیسی که در انگلستان و خارج از آن زیر نظر صهیونیست منتشر می شود،بالغ بر 33 میلیون نسخه اسن این رقم اندکی تیش از نصف افراد مقیم انگستان می باشد.لازم به ذکر است که تعداد افراد مقیم در انگلستان به حدود 58 میلیون نفر می رسد.


 


 

نفوذ صهیونیسم در مطبوعات فرانسه








نفوذ صهیونیسم در مطبوعات فرانسه


تعداد مهاجران یهودی در فرانسه از هفتصد هزار نفر بیشتر نبود.اما با این وجود آنان از نفوذ بسیاری بر معادلات سیاسی و اقتصادی در آن کشور برخوردارند.رسانه های خبری که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم نحت سیطره صهیونیسم هستند،نقش فعالی  در اعمال نفوذ ایشان بر فرانسه ایفا می کنند.همچنین از مشهورترین مجلات یهودی،مجله "نوفوکاییه" و مجله "دفاتر جدید" است.یودی انگلیسی الاصل "جیمز گلد اسمیت"مجله "اکسپرس" را تصاحب کردکه نقش فعالی در جریان یورش خیری در جنگ گروه فشار صهیونیسم در فرانسه بر علیه رئیس جمهوراسبق "ژیسکاردستن" ایفا نمود.یکی از شماره های این مجله،یک بلوای سیاسی و خبری را موجب شد... بدین ترتیب که روی جلد خود تصویر شل و وارفته ای از زئیس جمهور،ژیسکاردستن که عجز و شکست از آن نمایان بود،را ترسیم نمود که در مقابل رئیس جمهور سابق "فارنسوا میتران" ایستاده است.از چهره میتران نشاط و شور زندگی و شباب و جوانی هویدا بود.آنچه از ترسیم چنین تصویری به ذهن خطور می کند این بود که امیدی نیست ژیسکاردیتن بتواند با اصلاح جامعه فرانسه آن را به الگویی شایسته میدل سازد.فرانسه ای که لازم است مردی جوان و نیرومند همچون میتران آن را اسوه جهانیان سازد.همچنین نفوذ صهیونیسم بر مطبوعات فرانسه در دو روزنامه "فیگارو"و "لوکوتیدین" به روشنی نمودار است.سیطره صهیونیسم بر مطبوعات سیاسی منحر نشده،بلکه دامنه آن به مطبوعات اجتماعی،اقتصادی و هنری نیز کشیده می شود.به طوری که مجله "خانواده کارگر"که مجله ای اجتماعی است و به امور کارگران می پردازد،منعکس کننده نظرات صهیونیستهاست.روزنامه "فرانس اسوار" نیز از چنگال اختاپوسی صهیونیسم در امان نمانده و آغوش خود را برای انعکاس نظرات آنان گشوده است.کما اینکه مطبوعاتی که تحت سیطره صهیونیسم بودند،نقش برجسته ای را در حیات سیاسی در طول دورانی که جنگ جهانی دوم را به دنبال داشت ایفا نمودند."لوئن بلوم"از جمله کسانی است که روزنامه "مردم"را مالک شد که در واقع همان روزنامه "روزگار"بود که "دکریللس"یهودی بر آن اشراف داشت و از متعصب ترین روزنامه هایی فرانسه در طرفداری از صهیونیسم به شمار می رفت.خود بینی و خود پسندی چنان یهودیان را غره کرده بود که جرات کرند روزنامه "ملت یهود" را چاپ و منتشر سازند که "ماکس نورداف"یهودی در یکی از شماره های آن چنین می نویسد:«ا آلمانی و یا انگلیسی و یا فرانسوی نیستیم هویت ما آشکار است ما با تمام صراحت یهودی هستیم و معتقدات مسیحی شما،معتقدات ما نیست.ما امت ویژه ای هستیم که "هرتزل"آن را به شما معرفی کرده است و لذا ما هرگز در کوره شما ذوب نخواهیم شد.» همچنین نفوذ صهیونیسم در طول حیات خویش بدانجا رسید که روزنامه "فرانسه دربند"راتعطیل کرد و صاحب آن "بللو بواکس"را به زندان افکند،زیرا او جرات کرده بود مقاله ای در دوازدهم دسامبر 1939 میلادی در این روزنامه چاپ کند که در آن به یهود فرانسه حمله شده بود.در نهایت صهیونیسم سیطره  خویش را بر مطبوعات جهان تحکیم می کند و آنها را طبق مصالح وبرای اجرای مقاصد ونقشه های خویش جهت می دهد.صهیونیسم علاوه بر بکار گرفتن خباثت آمیز این مطبوعا از آنها بعنوان وسیله ای برای تفرقه و نشر و اشاعه فرهنگ برهنگی و فساد در عالم استفاده می کند.اسن مجلات در راه بر آورده شده اغراض و اهداف صهیونیسم منتشرمی شود و آنان از خلال این امر توانستند از درج هر گونه خبری که به اسلام مربوط می شود،جلوگیری کنند.اکنون که اوضاع چنین است و این مطبوعات مستهجن جهان را در قبضه خویش گرفته اند،اگر یک یهودی در معرض بازدشت قرار گیرد و یا هنر پیشه ای بیشرم و آبرو در هالیوود کشته شود و با اتومبیل یک خواننده مست و لایعقل و یا هیپی زن صفت ونامرد واژگون گردد آنان در انعکاس این مطلب لحظه ای درنگ نمی کنند،اما همین روزنامه ها انگاه که به امورمسلمانان برمی خورند،به سکوت مرگباری پناه برده و هرگز لب از لب نمی گشایند هر چند هزاران مسلمان همچون رمه های گوسفندان ذبح شوند و نابود گردند...گویا خون مسلمان نازل ترین و بی بهاترین خونها است.واضح و مبرهن ترین نمونه برای اثبات این ادعا جنایاتی است که در مورد مسلمانان فلسطین بصورت شبانه روزی در اردوگاه های صهیونیستها بوقوع می پیوندد و ما در مطبوعات بین المللی از آنها جز نجوایی مبهم و اخباری مجمل نمی شنویم.در داخل سرزمین فلسطین اشغالی همه روزه مردان مسلح تحت امر "مناخیم بگین" مرتکب دهها جنایت می شوند،امروزه نیز "گوش ایمونیوم" این جنایات را ادامه می دهند اما از این جنایت ها و خیانت ها در اخبار جهانی هیچ اثرو نشانی نیست.در فیلیپین مسلمانان را در معرض جنگ های صلیبی قرار می دهند.در هندوستان سیکهای هندو باز می گردند تا هجوم و یورش های هتاکانه خود را علیه مسلمانان تجدید کنند آنان هزاران نفر از مسلمانان را را با چاقو ذبح می کنند و آنگاه جنازه های آنان را وا می گذارند تا لگدمال سم خوکان شوند.در اوگاندا نسلمانان گرفتار گروه های صلیبی جهانی می شوند تا در معرض بدترین و زشت برین عملیات قتل و عام دسته جمعی قرار گیرند.آنان هزاران نفر از مسلمانان را نابود کرده و نوامیس آنها را مورد هتک حرمت قرار می دهند و اطفال و کهنسالان را روزهای متمادی بدون غذا نگاه می دارند تا از شدت گرسنگی و غصه بمیرند.در تایلند،برمه،فطانی،اریتره،اتیوپی،قبرس،کشمیر،چادر،زنگبار،ماداگاسکار،نیجریه و سنگال و غیره خون مسلمانان بی حساب ریخته میشود ودر مطبوعات جهانی حبی به اندازه چند سطر نمی توان خبری از این مصائب و فجایع یافت.یهود در پروتکل دوم خویش می گوید:«مطبوعاتی که تحت سیطره حکومت ها هستند،نیروی عظیمی به شمار می روند که ما می توانیم آنها را برای هدایت ملتها به دست آوریم.زیرا حکومت ها نمی داند که چگونه از این نیرو به طور صحیح استفاده کنند،به همین دلیل آنها به چنگ ما افتاده اند و از خلال این مطبوعات تفوذ بسیاری کسب کرده ایم،در حالی که هماره پشت پرده باقی مانده ایم...»